بردیا بردیا ، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 18 روز سن داره

.... BARDIA ....

آلبوم آبان ماه بردیا

دنباله عـــــــــــــــــــــــکسها در ادامه مطلب   اینم دو آپشن از خوابیدن آقا بردیا..... !!     و بالاخره ماشین سواری.....     ...
16 آبان 1390

آبان ماه 90

ســـــــــــــــــــلام     آق بردیا تا امروز شش تا دندون در اورده و علاقه زیادی ب سیب و گلابی داره و با مهارت خاصی آبشون رو میمکه، آقا شیرازی که تازه یادشون افتاده باید یه تکونی هم به خودش بده از غلت خوردن شروع کرده و از اول اتاق غلت میزنه تا جایی که دستشون برسه به چیزی که بتونه شیطونی کنه  واگه چیزی نظرشون رو جاب نکرد به هیچ عنوان انرژی اتلاف نمیکنه !!!!             تصاویری از شیطنتهای آقا در ادامه مطلب....   نترسید بابا... حواسمون هست.....   اول صبح خودشو به اتو رسونده و سیمش رو گیر اورده....   کشتی با کیب...
15 آبان 1390

حساب بانکی

بابایی یه حساب بانکی تو اردیبهشت ماه برای من باز کرد این اولین حسابمه و مثل همیشه عکساش هم موجوده  این عکس ها روز 28 مهرماه گرفته شده(اون موقع کوچیک بودم و هوا هم گرم بود برای عکس گرفتن مناسب نبود) من  از کارمندای بانک پاسارگاد خصوصا آقای نظری رییس شعبه ممنونم که اجازه دادن ازشون عکس بگیریم(عکس گرفتن درون بانک ممنوعه) من هم همه عکسا رو نمیذارم عکس ها رو در ادامه مطلب ببینید...........   من و آقای نظری.......     یه دفعه پریدم برای گرفتن عینک آقای نظری که اگه بابا تعلل کرده بود وخودشو به من نرسونده بود  الان باید حسابمو خالی میکردم و میدادم بابت عینک........... ...
11 آبان 1390

آلبوم عکس مهر ماه

آلبوم عکس 12مهرماه 90     دنباله عکســــــــــــــــــــــــــها در ادامه مطلب....         خوب بود ؟   برای دیدن عکسای بیشتر از من به فیس بوک من سر بزنید ...
15 مهر 1390

اولین باری که خوابیدم... !

سلام این کامپوتر ما هم برای خودش شده یک پروژه !!! بگذریم..... دیشب اولین باری بود به طور رسمی خوابیدم اها الان میگم .... خوب من هر وقت که خیلی خوابم میومد تا یکی منو بغل نمیکرد و تکونم نمیداد و برام لالایی نمیخوند نمیخوابیدم ولی دیشب وقتی مامانی بم غذا داد و منو گذاشت زیر جغجقه تا بازی کنم و خودش هم رفت تو آشپزخونه که کاراشو انجام بده  بعد از چند دیقه میبینه که من هیچ صدایی ازم نمیاد ،میاد نگاه میکنه  .....  بــــــــــــــــــــعله تا من خوابه خوابم مامانی که بیکار ننشست یه چنتا عکس هم ازم گرفت.........   این هم عکس.         بقیه عکسها  در ادامه مطلب ببی...
10 مهر 1390

مرواریدهای بردیا

بچه ها  من  تا   امروز (٩٠.٦.٢٤) سه   تا  دندون  خوشگل  در  اوردم هـــــــــــــــــــــــــــــورا ... دارم بزرگ میشم دو تا بالا یه دونه سفید و خوشگل هم پایین ...
24 شهريور 1390

سفر به....(1)

سه شنبه هفته قبل(١٤/٤/٩٠)  من  و بابا و مامان  وخاله سارارفتیم  شیراز چون من بخاطر گردنم نوبت دکتر داشتم روز چهارشنبه ساعت٥ بعداز ظهر بعد از کلی دنبال آدرس گشتن بلاخره مطب رو پیدا کردیمو رفتیم پیش دکتر(رفیعی) دکتر هم بعد از معاینه من گفت که مشکلی ندارم...               خلاصه قبل از برگشتن به خونه رفتیم برای خاله آتوسا دو جعبه شیرینی و یک دست کله پاچه گرفتیم تا امیر که فردا  میخواست بره خارگ با خودش ببره... شام اون شبه ما هم شد کله پاچه  !!!! خیلی چسبید با نون سنگک تازه البته من که نخورد...
16 شهريور 1390

شغل دوم !!!

با رفتن مامانی به اداره لازم بود که من رو صبح تا ظهر پیش پرستار یا دایه میذاشتن بابا و مامان هر چه گشتن و به دوستانشون سپردن که اگه کسی رو سراغ دارن معرفی کنن ولی پیدا نشد که نشد یه دو سه نفری هم که گیر اوردیم  اون هم جور نشد بلاخره مامان بزرگ که از قبل گفته بود من  میام پیش بردیا  ودلم نمیخواد بردیا رو پیش غریبه بذارین اومد پیش من اونم از شیراز.بابای من هم که ١٤روز استراحت هستش در زمان استراحت مامان بزرگ میره خونه شون وپرستار من بابام میشه(برنامه ای که مامان برای بابا گذاشته ) خلاصه مامان بزرگ از ٢٠ مرداد مستقر شد خونه ما تا ٨شهریور که رفت و کار بابام از دیروز(٩٠.٦.١٣) شروع شد... آخیـــــــــــــــــــــ ...
14 شهريور 1390

عکس جدید بردیا

این عکس مربوط به جشن تولد آقا طاها و مارال خانوم تاریخ 90.6.12 ساعت22:30 منزل عمه مریم . . . . .  از راست: بردیا-امیر حسین(پسر عمو)-مارال و طاها ...
14 شهريور 1390

یک اتفاق جدید ... !

سلام اینقدر کارای جدید تند تند انجام میدم که نوشتنشون کلی وقت میخواد مامان و بابا که حسابی حال میکنن و درعجبن...   قل خوردن رو زمین   اداهای عجیب وغریب جلو آیینه در آوردن  با دیدن مامانی جیغ و داد کردن  خوردن انواع غذا... پا زدن به زمین به حالت وحشتناک   اما  روز پنج شنبه (٩٠.٦.١٠) همه رو سوپرایز کردم ......... ! در اومدن اولین دندون دندون پایین سمت چپ  !!! ...
13 شهريور 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به .... BARDIA .... می باشد