بردیا بردیا ، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 28 روز سن داره

.... BARDIA ....

شش ماهگی من

1390/5/30 2:24
نویسنده : بردیا
653 بازدید
اشتراک گذاری

شنبه(٢٢/٥/٩٠) من شدم ٦ماهه !!!

ساعت ٩صبح با بابایی ومامانی رفتیم بهداشت برای واکسن  و وزن کردن و...

یه نیم ساعتی طول کشید تا نوبتم شد برای واکسن... آقاهه تا میخواست قطره و آمپول رو بیاره بابایی ازش اجازه برای فیلم برداری گرفت آقاهه هم که نمیتونست جواب رد بده  بنابراین بابا شروع کرد به فیلم گرفتن...

آقاهه آمپولو زد ورفت منم که مشغول گریه کردن  ولی کمی که شیر خوردم اروم شدم و رفتیم خونه...

مامانی هم که شش ماه استراحتشون تموم شده از فردا (٢٣/٥) باید بره سر کار که  خیلی هم حالش گرفته س میگه این هفته رو مرخصی بگیرم و هفته بعد برم سر کار

که بابایی بهش گفت مرخصیاتو زود زود نگیر خیلی مونده تا آخر سال لازمت میشه

خلاصه این شد که مامان هم راضی شد و رفت ....

عکس زیر حمام شش ماهگی منه !

 

 

این عکس هم بعد از واکسن زدن گرفتم

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (26)

مامان سارال و صبا
30 مرداد 90 3:19
بردیا جان تولد شش ماهگیت مبارک..عزیزم تا یکسالگی دیگه واکسن نداری
مامان یکتا
30 مرداد 90 8:00
سلام گلم خوبی بردیا جون الهی درد داشت واکسن خوب مامانی و بابایی بخاطر خودت که سالم باشی واکسن می زنند قربونت برم خاله جان . وقت کردی سری هم به ما بزن
مامان ماریانوش
30 مرداد 90 10:28
سلام چنانچه تمایل دلارید عکس فرزند دلبند خود را به صورت پازل و یا انواع طرح های دیگر برای او در آورید لطفا به آدرس زیر مراجعه کنید تا نمونه کارها را ببینید http://maryanoosh.niniweblog.com/cat5.php
مامان پارسا
31 مرداد 90 6:51
6 ماهگیتم مبارک مرد کوچولوی دوست داشتنی
مامانی دلت حسااااابی برا نی نیت تنگ میشه هااااااااااااااااا


مامانی دل تنگ میشه ولی بابایی بیشتر !
سپیده
31 مرداد 90 12:50
وای جیگرشوووووو چقدر ناز و خوشمله عافیت باشه بردیا جونم مامانی سخته اما عادت میکنی
مامان آبتین
31 مرداد 90 14:03
عزیزم باید دیگه سوپ بخوری مامانی منم یک ماه زودتر مجبورم کردن برم سر کارآخه معلمم و هیچ کس نبود بیاد برا یه ماه سر جای من


الان یک ماه غذای کمکی میخورم ،آرد برنج و بادام کوبیده و چن تا دیگه که خیلی هم دوست دارم
مامان آبتین
31 مرداد 90 14:17
بردیاجون واکسن شش ماهگی یه کم درد داره و تب میاره اما مامانی اصلا نگران نباش
ليلا
1 شهریور 90 11:19
سلام نويسنده عزيز واقعا مطالبتون جالبه وبسيار وبه قشنگي داريد خسته نباشيد ميگم وپسره نازه خوشگل وماماني داريد ماشااله عزيزم فدات بشم


مرسی شما لطف دارید
مامان ماهان عشق ماشین
2 شهریور 90 10:31
سلام بردیا جون.آخیش چقدر حیف شد مرخصی مامان تموم شد.حالا پیش کی میمونی؟
ولی بدون که سرکار رفتن مامانی برای توهست و اینقدر اونم زجر میکشه که دور از تو هست.
راستی دختر دایی من هم تو ام آر آی بدنیا اومده.ولی من پارس .


مامان بزرگ اومده خونه ما
آرمین
3 شهریور 90 9:02
وبلاگ خوبی دارید به ما هم سر بزنید
مامان سيد کوچولو
3 شهریور 90 10:20
اااااااخ...من از 4ماهگي بچه ام رفتم سر کار...يادم که مياد گريه ام ميگيره... الان که شيرين تر شده بيشتر دلم تنگ ميشه


چرا 4ماهگی آخه ؟ !!!!
هم شما هم کوچولو گناه دارن !!!
مامان آبتین
4 شهریور 90 14:50
عزیزم ما اومدیم ولی آپ نبودی آپ شدی خبرم کن


به زودی
مامان نی نی گولو
4 شهریور 90 17:28
سلام وای تو 6 ماهه شدی ناناز خاله نازی دل کوچولوت وقتی مامان نیست تنگ نشه خاله جون مواظب خودت باش
مامانی طاها
5 شهریور 90 0:26
سلام عزیزم وبلاگ قشنگی داری خدا نازدونتونو براتون نگه داره ، الهی . گل پسر منم یه وبلاگ برا خودش داره که دیدنش خالی از لطف نیست ، اگه مایل به تبادل لینک هستین منو بی خبر نذارین . مرسی
مامان آریان جون
6 شهریور 90 0:20
واییی مامانی خسته نباشی.دیگه مرخصی تموم شد.ولی کارات دو برابر شد.اخه نصف روز و پیش خوشکل پسر نیستی. امیدوارم موفق باشی بوی برا بردیا جون.
مامان نی نی گولو
6 شهریور 90 19:13
سلام کوچولوی خاله دلت هیچ وقت نگیره عزیزم وقتی تنها هستی مامانی دوست داره ولی وقتی مامانی میاد تا دلت می خواد ناز کن ولی مامانی رو اذیت نکن باش خاله جونی
مامان پریا
8 شهریور 90 19:07
نماز و روزه هاتون قبول عیدتون مبارک
مامان آریان جون
9 شهریور 90 1:56
عید فطر، روز چیدن میوه های شاداب استجابت مبارک باد . . .
mamane.ir
9 شهریور 90 14:53
ببخشید باز هم قطع شد-خوشحال شدم از آشنا یی تون- به ما سر بزنین و کمکمون کنید موفق باشید
مریم مامان درسا
9 شهریور 90 17:06
سلام بردیا جونم مبارک باشه 6 ماهگیت راستی عیدتون هم مبارک...
مامان زینب
9 شهریور 90 18:34
عیدتون مبارک
مامان نی نی گولو
9 شهریور 90 23:24
عیدتون مبارک
زهره
10 شهریور 90 18:15
واقعا خیلی بامزه و نازه. خدا واسه هم هزار سال نگهتون داره. نی نی ماهم بالاخره دنیا اومد.عکسش و گذاشتم توی وبلاگش بیا و نظر بده.منتظرم
خاته درسا
10 شهریور 90 19:58
سلام عیدتون مبارک
مامان نی نی گولو
11 شهریور 90 14:14
سلام عزیزم ما منتظر خبر جدید ازت هستیم کم پیداین مادر و پسل امیدوارم هر جا هستین سلامت باشید.
مامان سيد کوچولو
14 شهریور 90 12:04
اره ديدم عزيزم هم درياي شمال و هم درياي تو حموم رو... افرين به ني ني شناگر... پارسا رو هفته قبل بردم دريا... ببين عکسشو تو پست "سفرنامه شمال 3"... به نظرت ميشه بهش شنا ياد داد؟
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به .... BARDIA .... می باشد