اولین آرایشگاه...
سلام به همه دوستای عزیز که در نبود ما بهمون سر میزنن و پیام میگذارن...
این مطلب مربوط میشه به سال گذشته (تاخیر داشتم نه ؟!!! )
ما هر کاری که برای بردیا میخوایم انجام بدیم قبلش کلی باید مشورت کنیم و خیلی چیزهای دیگه رو در نظر بگیریم مثل بودن یا نبودن بابایش ،ویا
بهترین تاریخ انجام کار ، هزینه کار ! ولی آخرش چی ؟!!!! یک دفعه میریم انجام میدیم بدون هماهنگی !!!!!
نتیجه این شد که بردیا رو (14 بهمن91) بردم آرایشگاه و موهاش کوتاه کردم ،در حالی که قرار نبود این آرایشگاه ببرمش و در حالی که قرار بود باباش
ببرش نه مامانش ، و قرار دیگه این بود که بابایی میخواست یکی دوبار بردیا رو ببره تو آرایشگاه تا بردیا به محیط عادت کنه وبعد......
خودمو آماده کرده بودم برای حرکات تند بردیا و نا آرامی اون،
برای خودش بازی کرد تا موهاش کوتاه شد
عزیزم انگار فکرمون رو میخونه
عکسای بردیا تو فیس بوکش هست بزودی اینجا هم آپ میکنم
بای بای